بيمارستان خنج آرام آرام دارد مي ميرد

بعلت نبود جراح وپزشك متخصص بخش هاي جراحي وقلب بيمارستان تعطيل شدامروز صبح كه براي تهيه يك گزارش خبري عازم محلي بودم در مسير عبور خود به محل تهيه گزارش از مقابل بيمارستان گذشتم در جلو وداخل بيمارستان  هيچ گونه وسيله نقليه اي به چشم نمي خورد تعجب كردم وبعد با خود گفتم اول  صبح هست هنوز گاه به راهم ادامه دادم حدودا يك ساعت واندي كه از ماموريت بر مي گشتم باز هم از وجودماشين آلات  وپارك وسايل نقليه در مقابل بيمارستان خبري نبود توقفي كردم وبداخل بيمارستان رفتم بيمارستان را ساكت وآرام و ازانبوه مراجعين خبري نبود ودوري زدم وعلت را جويا شدم در پاسخ به پرسشم اين را جوابها يافتم كه امروز اصلا پزشك متخصص وجراح در بيمارستانوجودندارد عده اي مرخصي هستند وعده اي هم از اينجا رفته اند راهروهها وكريدرهاي بيمارستان از بيماران وهمراهان وعيادت كنندگان خالي بود ديگر در جلو اتاق عمل بيمارستان كسي به انتظار ننسشته بود ديگر در اتاقهاي بستري وبخش جراحي كمتر كسي بستري بود ديگر در درمانگاه تخصصي بيمارستان از كثرت جمعيت وشلوغي بيماران  وولوله هاي انبوه جمعيت خبري نبود ديگر  صداي طپش قلب از اتاق اكو به گوش  نمي رسيد ديگري از تمرين وورزش قلبي اثري نبود  ديگر چهره خندان وبشاش دكتر صفري هر كسي را مجذوب محبت هايش نمي كرد بخداي محمد سوگند اشك از چشمانم سرازير شد مي خواستم ضجه سر دهم اما دانستم كه ضجه ام را باز گوئي نيست اهسته با چشمان اشكبار خود ان صحنه بيمارستان را ترك كردم  وبه قلب خود گفتم  عبدالله آرام باش نگراني سودي ندارد  بيمارستان آرام آرام دارد مي ميرد آرام باش توقلب مجروحي داري واگر فشار بيشتري برقلبت وارد شود توهم مي ميري خدا كريم است ساكت بمان گفتن ونوشتنت هيچ سودي ندارد توداري خودرا خسته مي كني توداري فقط خودت را شكنجه مي دهي  هدف اصلي ارتقاي دانشگده پزشكي لار است تا به دانشگاه تبديل شود همين كه دانشگاه شد خنج را رها مي كنند خيا لت راحت باشد   توهم مثل بعضي ها بله قربان گو باش تا پيش آنان از قدر ومنزلت بيشتري برخوردار باشي اما دل درسينه آرام نمي گيرد وندائي ارام مي گويد غمگين مباش  همه چيز درست مي شود لا تحزن ان الله معنا

ع – اعظمي